- کار به جان آمدن (بُ دَ)
کارد باستخوان رسیدن. کار بجان رسیدن:
عجب عجب که ترا یاد دوستان آمد
بیا بیا که ز تو کار من به جان آمد.
(از تاریخ سلاجقۀ کرمان)
عجب عجب که ترا یاد دوستان آمد
بیا بیا که ز تو کار من به جان آمد.
(از تاریخ سلاجقۀ کرمان)
